عشق هیچ ارزوی دیگری جز بر اوردن خود ندارد.
اما اگر قرار است عاشق باشی و ارزوهایی داشته باشی.بگذار ارزوهایت اینها باشند:
ذوب شدن و مثل نهر اب روان شدن که اوازش را برای شب می خواند.
دانستن درد لطافت و محبت بی اندازه
زخمی شدن توسط درک خودت از عشق
و خونریزی با رضایت وشادی
بیدار شدن به هنگام سپیده دم با قلبی اکنده از شادی و شعف و سپاس به خاطر فرا رسیدن روز عاشقانه دیگر
استراحت به هنگام ظهر و اندیشدن بر خلسه عشق
بازگشت به خانه در وقت شامگاه با سپاس گذاری
و سپس خوابیدن با یک دعا برای معشوقه ای که در دل تان است و یک سرود بر لب هایتان.
نظرات شما عزیزان: